اگر دانش آموز دیابتی داریم …

نویسنده: مریم بخشی اردکانی
دیابت
folder_openمقالات

به نام آفریدگار زیبایی

اگر دانش آموز دیابتی داریم….

  قطعا هیچ پدر و مادری دوست ندارد که کودکش مبتلا به دیابت شود و برای یک عمر انسولین تزریق کند! اما چاره چیست؟

         این کودکان و نوجوانان در جامعه زندگی می‌کنند، به مدرسه می‌روند و در نتیجه باید برای آن‌ها هم محیط آموزشی مناسبی مانند دیگر دانش‌آموزان فراهم شود. استعداد، فراگیری و دیگر توانایی‌های دانش‌آموزان دیابتی با سایر دانش‌آموزان تفاوتی ندارد. اما مبتلایان به دیابت به دلیل بیماری ولزوم پیروی از دستورهای پزشک خود، از محدودیت های خاصی برخوردارند.

       علاوه بر والدینی که فرزند دیابتی دارند، معلمان از جمله گروهی هستند که در طول خدمت خودشان ممکن است برای یک سال تحصیلی و یا بیشتر درکلاس خود دانش آموز دیابتی داشته باشند، که علاوه بر محدودیت های خاص جسمی دارای عواطف و هیجانات متفاوتی از سایر دانش آموزان هستند که لازم است معلمان و اولیا آن ها را بشناسند و نحوه ی برخورد مناسب را یاد بگیرند. به همین دلیل پژوهشی درمورد نحوه برخورد با این دانش آموزان از دیدگاه تئوری انتخاب انجام داده ام که در این نوشتار می خواهم سه مورد از مسائل روانشناختی این دانش آموزان و نتایج به دست آمده و همچنین راهکارهای آن ها را تبیین و بررسی کنم.

      مقابله سازگارانه با استرس هاي مرتبط با بیماري هاي مزمنی چون دیابت آسان نیست و بسیاري از این بیماران در این زمینه با مشکلات زیادي روبرو هستند. هیجانات منفی در این بیماري فرآیند کنترل قندخون را مختل می سازد، مشخص شده که بین کنترل ضعیف دیابت و رویدادهاي فراخوان هیجانات منفی در زندگی این بیماران، ارتباط مثبت معنی داري وجود دارد. دیابت در کودکان مشکلاتی فراتر از ابعاد جسمانی و بیولوژیکی بوجود می آورد. کودک مبتلا به بیماری دیابت ممکن است به دلیل ضعف بدنی خود دچار اعتماد به نفس کمتری نسبت به همسالانش شود و خودپنداره ضعیف تری داشته باشد . این کودکان در مدرسه نیز دچار مشکلات زیادی هستند و ممکن است به دلیل مشکلاتشان در عملکرد تحصیلی نیز  افت کنند . این ها خود زنگ خطری برای معلمین است تا اطلاعات خود در این زمینه را بالا برده و نحوه ی مداخلات موثر را بیاموزند.

نظریه انتخاب

یکی از شیوه های درمانی که در سالیان اخیر در کشور ما مورد توجه قرار گرفته است،درمان مبتنی بر نظریه انتخاب است. رویکرد واقعیت درمانی بر نظریه انتخاب استوار است که بنیان گذار آن گلاسر می باشد.  بر اساس نظریه انتخاب هر موجود آدمی از پنج نیاز اساسی برخوردار است که عبارت اند از:

1- تعلق خاطر و رغبت اجتماعی

2- پیشرفت و قدرت

3- آزادی

4- تفریح

5- نیاز به بقا

بر اساس این نظریه هر فرد، زمانی می تواند احساس توانمندي و اعتماد و احترام به خویشتن و در نهایت احساس شادکامی کند که بتواند نیازهاي اساسی خود را به طور مؤثر برآورده سازد. در تئوري انتخاب اعتقاد بر این است که تمام اعمالی که انجام می دهیم، رفتار است و تقریباً تمامی رفتارهاي ما انتخاب می شوند. گلاسر رفتار را شامل 4 مؤلفه ی عملکرد، تفکر، احساس و فیزیولوژي می داند که ما بر دو مؤلفه عملکرد و تفکر به طور مستقیم و بر  احساس و فیزیولوژی به طور غیرمستقیم کنترل داریم.

نقش معلم در امید به زندگی دانش آموزان

        امید به زندگی به عنوان یک نیروي درونی تعریف شده است که می تواند باعث غناي زندگی شود و بیماران را قادر سازد که چشم اندازي فراتر از وضعیت کنونی و نابسامان درد و رنج خود را ببینند. برعکس ناامیدي به عنوان تحمل وضعیت فائق نیامدنی تعریف می شود که در آن دستیابی به هیچ هدفی مورد انتظار نیست و با افسردگی، آرزوي مرگ و خودکشی ارتباط دارد. از تعاریف چنین برمی آید که امید به زندگی دربردارنده تصورات و توجه افراد به آینده است و با این تصور که احتمال دارد نتایج مثبت حاصل گردد،باعث تلاش بیمار می شود.نقش معلمین در ایجاد این امید در دانش آموزان انکارنشدنی است؛ اما این دانش آموزان به دلیل تحمل شرایط خاص خود، نیاز به توجه و برخورد تاملانه ی بیشتری از سوی معلم و همچنین اولیاء خود دارند.

خود پنداره تحصیلی اکتسابی هست ؟

خودپنداره تحصيلي يكي از عوامل مؤثر بر عملكرد تحصيلي و عبارت از نگرش كلی فرد نسبت به توانايي هاي خويش در رابطه با يادگيري آموزشگاهي است . تصور مثبت افراد راجع به خود نه تنها مي تواند در تحصيل وي تأثير بگذارد بلكه اين تصور عاملي مثبت براي رسيدن به كمال مطلوب در امر تحصيل نيز است و برعكس، دانش آموزاني كه احساس خوبي درباره  توانايي خود ندارند، به ندرت در فعاليت هاي تحصيلي خود موفق هستند. خودپنداره تحصيلي يادگرفتني و قابل اكتساب در طي زمان است و معلمان نقش مهمي در شكل گيري خودپنداره و خودپنداره تحصيلي بچه ها دارند.

هیجان و نقش معلم

هیجان ها و احساس ها از جمله ابعاد شخصیتی دانش آموزند که در سراسر فرایند یادگیري و افزایش خودپنداره تحصیلی و خودپنداره کارآمدی دانش آموزن تاثیرگذارند. هیجان های تحصیلی به طور مستقیم به فعالیت های تحصیلی یا نتایج تحصیلی، گره خورده اند. لذت منبعث از یادگیری، خستگی ناشی از آموزش های کلاسی و ناکامی ها و عصبانیت های ناشی از تکالیف دشوار، نمونه هایی از هیجانهای مرتبط با فعالیت های تحصیلی است؛ بنابراین معلمین درمورد نحوه ی تکلیف دهی به این دانش آموزان و هیجانات ناشی از تکالیف دشوار مسئولیت خاصی برعهده دارند.

نیاز به توجه و نقش معلم

واقعیت درمانی گلاسر یکی از مداخلات درمانی رایج در راه توصیف انسان، تعیین قوانین رفتاري و چگونگی نیل به رضایت، خوشبختی و موفقیت محسوب می شود. نظریه انتخاب اعلام می دارد هر موجود آدمی از نیاز های اساسی برخوردار است که عبارتنداز: بقا، محبت و تعلق پذیري، قدرت یا پیشرفت، آزادي یا استقلال و تفریح که ما را در زندگی برانگیخته می کنند. نظریه انتخاب توضیح می دهد که ما نیاز هاي خود را مستقیما ارضا نمی کنیم. آنچه ما انجام می دهیم این است که هر کاری را که انجام می دهیم و باعث می شود احساس خیلی خوبی کنیم، حفظ می نماییم. ما این دانش را در محل خاصی از مغزمان ذخیره می کنیم که دنیاي کیفی نامیده می شود. انسانها مهم ترین عنصر دنیاي کیفی ما و کسانی هستند که بیش از همه دوست داریم با آنها ارتباط داشته باشیم. بر همه واضح است که معلمین جزء افرادی هستند که  دانش آموزان  توجه خاصی از  سوی آنان می طلبند و دانش آموز دیابتی به طور ویژه تر و البته سنجیده تری نیاز به این توجه و رابطه با معلم خود دارد.

واقعیت درمانی و مفهوم آن

        تعریف واقعیت درمانی كه مبدع آن گلاسر (1986) است از بسیاری جهات به گشتالت درمانی و درمان مراجع – محوری شباهت دارد. در این روش درمانی، مواجه شدن با واقعیت، مسئولیت پذیری و ارزشیابی در مورد رفتارهای درست و نادرست مورد تاكید قرار می گیرد. فرد نه تنها در مقابل اعمال خود، بلكه در برابر تفكرات و احساسات خود نیز مسئول است. فرد قربانی گذشته و حال خود نیست، مگر این كه خود بخواهد. این رویكرد درمانی هم در مورد رفتارهای بهنجار و هم در مورد رفتارهای نابهنجار وهم در مورد تدوین شیوه های مناسب تعلیم و تربیت به كار می رود. واقعیت درمانی بر آن است که اشخاص دو نیاز اساسی دارند که اگر ارضاء نشوند باعث درد می گردند. آن دو نیاز عبارتند از:

1- نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن.

2- نیاز به احساس ارزشمند بودن برای خود و برای دیگران.

         گلاسر در حالی كه به كار در مدارس ابتدیی عمومی ادامه می داد، متقاعد شد به اینكه اشاعه آثار شكست در فضای اكثر مدارس، اثر مخربی بر اكثر كودكان مدارس دارد. حذف شكست از نظام مدارس و پیشگیری بزهكاری، به عوض صرفاً درمان آن، به صورت دو هدف عمده او درآمد. گلاسر معتقد است كه آموزش و پرورش می تواند كلید روابط انسانی موثر باشد و در كتاب مدارس بدون شكست، برنامه حذف شكست، تاكید بر تفكر به عوض كار حفظی، قرار دادن انضباط به جای تنبیه، ایجاد محیط یادگیری، یعنی جایی كه كودك بتواند تجارب موفق و منتهی به هویت موفق خود را به اوج برساند، ایجاد انگیزش و درگیر شدن، كمك به كسب رفتار مسئولانه  دانش آموز و برقراری شیوه های فعال شدن والدین و جامعه در مدارس را عنوان کرده است.

حال با دانش آموزان دیابتی چه کنیم؟

        همان گونه که اشاره شد اهداف اصلی واقعیت درمانی رشد مسئولیت پذیری و ایجاد هویتی موفق در فرد است . برای رسیدن به این هدف ابتدا باید به دانش آموز كمك كرد تا آگاهی خود را افزایش دهد . هنگامی كه دانش آموز نسبت به رفتارهای نادرست خود و شیوه های نامناسب كنترل محیط از سوی خود آگاهی پیدا كند ، برای یادگیری شیوه ها و رفتارهای جایگزین آمادگی بیشتری خواهد داشت. بنابراین به دانش آموز كمك می شود تا میزان نزدیك بودن خواسته های خود را با واقعیت ارزشیابی كند، رفتارهایی را كه به بهبود زندگی منجر نمی شوند شناسایی و با كمك معلم خود شیوه های مناسبی برای ایجاد تغییر در آنها اتخاذ كند. بنابراین، اولین مرحله شناسایی رفتارهایی است كه در صدد اصلاح آن هستیم. تشخیص عبارت است از شناسایی رفتار غیر مسئولانه.  معلم از دانش آموز می خواهد، كلیه راه حل های احتمالی حل مسئله  را بنویسد . سپس به  بررسی و تجزیه و تحلیل راه حل های پیشنهادی  او می پردازد . دانش آموز با همفكری او می تواند از بین راه حل های مطرح شده  مناسب ترین راه حل را برگزیند.

        به نظر گلاسر (1992)، هنگامی كه دانش آموز متوجه شود رفتارهای فعلی او نمی توانند خواسته های او را تحقق بخشند، می تواند رفتارهایی را انتخاب كند كه دستیابی به خواسته های او را تسریع می كنند.

چرا واقعیت درمانی در این سن بهتر است؟

  1. از نظر اخلاقی کودک به مرحله عملیاتی رسیده و می‌تواند پیامدهای رفتارش را ارزیابی کند و از نظر کلبرگ در مرحله (داد و ستد) و خوبی در برابر خوبی، بدی در برابر بدی قرار دارد و همچنین در مرحلة کارآیی در برابر حقارت اریکسون (۱۱-۶) قرار دارد و کودک میل به موفقیت و پیشرفت دارد و هویت موفق (عزت نفس) شکل می‌گیرد اگر حقارت اتفاق بیفتد هویت شکست شکل می‌گیرد.
  2. از نظر اجتماعی در این سن نفوذ معلمان و همسالان بسیار مهم است به همین دلیل بحث الگو و مشاهده نیز در یادگیری رفتار نقش دارد (یادگیری اجتماعی بندورا).
  3. شکستی که باید در طی سال‌های تحصیل متوقف شود در این سنین راحت‌تر از هر زمان دیگری قابل پیشگیری است. در صورت شکست معمولاً می‌توان آن را در پنج سال دوره ابتدایی از طریق روش‌های آموزشی و پرورشی که منجر به ارضای نیازهای اساسی کودک می‌شوند، اصلاح کرد.
  4. سن ۱۴-۷ سال سن عملیات عینی است. این کودکان می‌توانند از آنچه عینی است مانند الگوبرداری، تقلید و مشاهده که فنون مؤثری برای یادگیری هستند خزانه رفتاری خود را ارتقا ببخشند.

حال پیشنهاد ما چیست؟

        اگر شما جز کسانی هستید که این نوشتار را به صورت کامل مطالعه کرده اید کاملا تاثیر مداخله ی اولیا و سبک فرزندپروری آن ها و همچنین نقش معلمین به عنوان افرادی که یک دانش آموز دیابتی نیاز به توجه خاصی از سوی او دارد را به خوبی احساس می کنید و این خود حساسیت به اینکه هم اولیا و هم معلمین نیاز ویژه ای برای یادگیری نحوه ی برخورد با این دانش آموزان دارند را بالاتر می برد. به این دلیل پیشنهادات زیر تاثیر مثبتی در کار ما معلمین که ممکن است در طول خدمتمان با چنین دانش آموزانی برخورد داشته باشیم خواهد داشت.

  • آموزش به معلمان در خصوص واقعیت درمانی به خصوص معلمان دارای دانش آموزان خاص؛
  • برگزاری کلاس های آموزشی با محور های تئوری انتخاب، سبک های فرزندپروری صحیح برای والدین دارای کودکان بابیماری های خاص چون دیابت؛
  • آموزش به والدین و معلمان در خصوص بهبود امید، هیجان تحصیلی و خودپنداره دانش آموزان ؛
  • لزوم توجه به اهمیت و ضرروت مبانی درمانی چون تئوری انتخاب در خانواده ها و مدارس؛

 

مریم بخشی اردکانی

آموزگار ابتدایی

 

3 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • سلام خیلی عالی بود واقعا جامع بود
    کاش ادمایی با طرز فکر شما بیشتر بشن
    ای قربون دهنت دل ما پوسید که معلم بشینه فقط یه بار به حرفمون گوش بده درمورد مریضی نه البته ،در مورد چیزای حال خوب کن
    گرنه تابفهمن دیابت داری که دیگه کلا نظرشون از تواناییت برمیگرده و

    پاسخ
    • محمدجابر سالاری
      آبان 17, 1400 6:28 ب.ظ

      عالی، نگاه و همراهی شماست. ممنون از اظهار محبتتون.

      پاسخ
      • شما لطف دارید به من اقای سالاری مهربان
        این خانوم معلم نویسنده مقاله امکانش هست بیشتر باهاشون اشنا بشم واقعا ندیده عاشقشون شدم

        پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

«مطالب دیگر»

[instagram-feed]

keyboard_arrow_up